سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روان شناسی و کودکان استثنایی

ما جوانان اضافه ایم؟

ما جوانان اضافه ایم؟
نگاهی گذرا به مشکلات دوران جوانی


18 ساله بودم که در اولین سال شرکت در کنکور با یک رتبه خوب در دانشگاه تهران پذیرفته شدم. آن زمان مانند دوران دبیرستان شوق و ذوق زیادی برا تحصیل و کسب علم و همچنین تلاش و کوشش داشتم و همچنین روحیه بسیار شاد و با طراوتم زبانزد خاص و عام بود . کم کم با نزدیک شدن به سالهای آخر دانشگاه انگیزه ام رو به زوال می رفت به طوری که ترم آخر دانشگاه را به سختی سپری کرده و آن را به اتمام رساندم. طبیعتا برای شرکت در کنکور کارشناسی ارشد هم خیلی تلاش نکردم و بنابراین رتبه خوبی نیاوردم. به این ترتیب بعد از کسب مدرک کارشناسی رسماخانه نشین شدم. از آنجا که دختری آرام بودم خیلی اهل رفت وآمد با دوستان و همسالان و یا گردش و تفریح نبودم چیزی نگذشت که با گذشت چند ماه از شدت تنهایی و خانه نشینی بیش از پیش روحیه خود را از دست دادم.


به فکر ازدواج افتادم و تصمیم گرفتم خواستگاران را در منزل پذیرا باشم. رفت و آمد در منزل ما توسط خواستگاران زیاد بود ولی یا آنها مرا نمی پسندیدند و یا اینکه من تناسب چندانی با آنها احساس نمی کردم.


بعد از گذشت این مدت اکنون دیگر واقعا نا امید شده ام . از فرط تنهایی، این تازگی‏ها چت باز هم شده‏ام و با چند تا پسر، توی چت دوست شده‏ام و البته می‏دانم که توی چت نمی‏شود به کسی اعتماد کرد و من هم اعتماد نمی‏کنم و فقط با هم حرف می‏زنیم و هیچ اطلاعات خاصی رد و بدل نمی‏کنیم یا حرفی خلاف عرف و عقایدم نمی‏زنم. درباره دانشگاه، اجتماع و آب و هوا صحبت می‏کنیم.


ادامه مطلب...


دانش آموزان دچار نارسایی ذهنی در مدارس عادی

دانش آموزان دچار نارسایی ذهنی در مدارس عادی    
مقدمه
در میان تمامی نارسایی‌ها، نارسایی ذهنی؛ شایع ترین است. سایر اصطلاحاتی که اغلب برای توصیف چنین نارسایی بکار برده می‌شوند عبارتند از: نارسایی تحولی، عقب مانده‌گی ذهنی، معلولیت ذهنی یا مشکلات یادگیری شدید. این نارسایی بر تمامی جنبه‌های تحولی کودک تأثیر می‌گذارد. این کودکان از نظر جسمانی کندتر رشد می کنند، کندتر زبان می‌آموزند، کندتر یاد می گیرند از خود مراقبت کنند و نیز کندتر بر مهارتهای تحصیلی تسلط می‌یابند. در هر حال، این افراد بیماری روانی ندارند. این اصطلاح هنگامی کاربرد دارد که افراد سالم، دچار نوعی بیماری شوند که بر خلق، عواطف و رفتارهایشان تأثیر بگذارد. البته چنان افرادی نیز با درمان مناسب معالجه خواهند شد.

در برخی کودکان، آسیبدیدگی ذهنی از بدو تولد یا مدت کوتاهی بعد از آن قابل تشخیص است، اما در مورد بسیاری از آنان، آسیبدیدگی ذهنی تا هنگام ورود کودک به مدرسه ناشناخته باقی خواهد ماند. هر چند که در اغلب موارد علائم هشدار دهنده از سنین خردسالی وجود دارند. برخی کودکان ممکن است نارسایی هایی بسیار شدیدی داشته باشند و ممکن است آسیبدیدگی‌های دیگری نظیر صرع، مشکلات بینایی و شنوایی نیز داشته باشند. گاهی اوقات این کودکان را کودکان نارسایی عمیق یا چند معلولیتی می نامند.

با این حال تعداد بسیار زیادی از کودکان دارای نارسایی‌های ذهنی فقط به میزان خفیف یا متوسط دچار این مشکلات هستند ( تخمین کلی از تعداد آنها 2 درصد است). ممکن است در مورد این کودکان هیچ دلیل جسمانی برای نارسایی‌شان وجود نداشته باشد.

این کودکان در مقایسه با سایر کودکان هم سن خود:
•دامنه?? توجه کوتاه‌تری دارد؛
•حافظه? ضعیف تری دارد؛
•بیش فعال، پرخاشگر یا آشفته است؛
•بی‌حس و بی تفاوت است.
علائم هشدار دهنده در خواندن و نوشتن:

در سن 5 سالگی یا یک سال پس از ورود به مدرسه، کودک:
•در نسخه برداری از اشکالی مانند دایره ها و مربع ها، دچار مشکل است؛

•در انجام فعالیت های ساده ای مانند جور کردن اشکال با محل هایشان در یک صفحه? دارای آن اشکال و صفحه ای که جای اشکال در آن کنده کاری شده، مشکل دارد؛

•در تشخیص و تمایز گذاری بین حروفی‌از قبیل د و ذ، مشکل دارد؛

•در حفظ توالی حروف و کلمات در کلمه سازی یا جمله سازی با کارت‌های آموزش حروف و کلمات دچار مشکل است؛

•در تکرار 5 عدد یا کلمه بلافاصله پس از بیان آنها توسط فرد دیگر، توالی صحیح را نمی‌تواند حفظ کند.
علل نارسایی‌های ذهنی

ادامه مطلب...