سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روان شناسی و کودکان استثنایی

چوب حراج به دختران ایرانی

چوب حراج به دختران ایرانی


تب دیده شدن یا بهتر بگوییم شهرت و خود نمایی در میان برخی از جوانان گاهی باعث ورود آنها به دنیایی می شود که راه برگشت از آنها نزدیک به صفر است؛و این دنیا زمانیکه بصورت زیر زمینی هم شکل بگیرد کار را مشکل و دو چندان می کند.


رشد روز افزون مد و هیجان کاذب ناشی از آن در داخل کشور، گرایش برخی از جوانان بخصوص دختران برای مدلینگ شدن و همکاری با دلالان و صحنه گردانان این دنیای پر زرق و برق برای برگزاری شوهای زنده لباس، آنهم بصورت زیر زمینی و در برجهای سر به فلک کشیده مسکونی تهران، بیشتر هم شده است.


البته این موضوع یک طرف قضیه است.بگونه ای که با توجه به عدم امکان نظارت بر برگزاری این شوهای زنده (البته بدلیل زیر زمینی برگزار شدن آن) و عدم نظارت بر متولیان برگزاری چنین شوهایی،به سوء استفاده از دخترانی منجر می شود که بنا بر علاقه به مدلینگ شدن،اقدام به عقد قرار داد با این شرکتها نموده و از آنجا که اساسا فعالیت این شرکتها غیر قانونی است، این دختران مجبورند برای چهره شدن و داشتن حمایت مافیای صنعت مد دست به هر کاری بزنند.


گاهی انتشار تصاویر برگزاری چنین شوهایی که البته گفته می شود ویژه خانمهاست،کار را برای خروج مدلنیگها از فضای ایجاد شده سخت تر می کند چرا که در مقابل هیجان موجود در این شوها و نورپردازی و رنگ و لعاب و پوشش ها و پیشرفت تکنولوژی و اینترنت و یوتیوب و ...کمتر کسی است که با گوشی موبایل خود این صحنه ها را ثبت نکند و در نهایت دست به دست نگردد.


برای مارکهای ایرانی مشکلی وجود ندارد و عکسها با لباس پوشیده گرفته می شود ولی برای برندهای خارجی باید مانکنها هر نوع لباسی را به تن کنند. البته به گفته برخی از این مدلینگها، این افراد گاهی از سوی کارفرماهای خود به مجالس خصوصی نیز دعوت می شوند تا علاوه بر تبلیغ لباس برای شرکت مذکور، گاهی با پیشنهادهایی روبرو شوند که نپذیرفتن این پیشنهاد باعث آبروریزی برای شرکت! از یک طرف و عدم پیشرفت فرد مذکور در مدلینگ از سوی دیگر است.


البته این همه ماجرا نیست برخی از لباس های تولیدی این شرکتها که پوشیده نیست و برای خارج از کشور تولید شده اند توسط همین دختران تبلیغ می شود. البته از طریق عکس گرفتن برای تهیه کاتولوگ از لباسهای باز توسط دختران ایرانی!


 مدیر یکی از این شرکتها در این رابطه می گوید:


ادامه مطلب...


عزت نفس دخترانه

عزت نفس دخترانه
چگونه عزت نفس دختران را افزایش دهیم؟


عزت نفس همان  احساس  ارزشمند  بودن  است که از مجموع افکار واحساسات ،عواطف وتجربیات افراد در طول زندگی ناشی می شود واین احساس بر اساس آگاهی ها  یا  برداشت ها ی ما از خودمان است که آن  هم  به  نوبه  خود  بیشتر ناشی  از تجربه های اجتماعی و به خصوص شیوهای تربیتی است که افراد تحت تاثیر آن قرار گرفته اند.


کیفیت روابط در دوران کودکی اهمیت اساسی دارد زیرا در این زمان است که بذرهای عزت نفس کاشته می شود ،تصور می شود که مادر از این لحاظ نقش محوری ایفا می کند اگر مادر با فرزند رابطه سالم داشته باشد کودک خواهد توانست در مورد خود و توانایی برقراری روابط شخصی  و صمیمی  در بزرگسالی  احساس  مثبت  داشته  باشد و عکس این  موضوع  صادق است ، شکست در ایجاد همبستگی عاطفی با  مادر می تواند  به  اضطراب دایمی  ناشی از بی توجهی یا طرد منجر شود . پیام هایی  که کودکان به مرور و با گذشت زمان از افراد مهم پیرامون خود در مورد خودشان دریافت می کنند  برای عزت نفس آن ها  بسیار مهم  است  بعلاوه  عزت نفس خود پدر و مادر ،عملکرد وساختار خانواده نیز درمیزان عزت نفس کودک اهمیت دارد. هر چند که بسیاری از عوامل تاثیر تقریبا مشترکی بر عزت نفس هر دو جنس دختر و پسر خواهد گذاشت اما در این یادداشت قصد داریم عوامل موثر بر عزت نفس دختران را مورد توجه و بازبینی قرار دهیم:


بدرفتاری جسمی
 تنبیه  یا  تهدید کردن دختران می تواند عزت نفس را به شدت تحت تاثیر قرار دهد ،آثار بدرفتاری جسمی در دوران کودکی نیز خود را در سرتا سر زندگی فرد نشان می دهد ،باورهای منفی درباره خود که از بدرفتاری جسمی دوران کودکی ناشی می شود عزت نفس را پایین می آورد قربانیان این گونه بدرفتاری ها اغلب باور دارند که "بی ارزش یا بد "هستند ونسبت به دیگران احساس حقارت می کنند.


کیفیت روابط در دوران کودکی اهمیت اساسی دارد زیرا در این زمان است که بذرهای عزت نفس کاشته می شودگایل لیند تفیلد در کتاب خود تحت عنوان "عزت نفس "می نویسد:


حتی ایما واشاره یا کنایه های نامناسب ،بی دلیل و غیرمستقیم به دختران نیز می تواند رشد یک خودانگاره مثبت را تهدید کند.


ظاهر جسمانی


ادامه مطلب...


انحطاط به شکل کاملا جدی

انحطاط به شکل کاملا جدی
اصول تربیتی به مجموعه هنجارها و عملکردهایی گفته می‌شود که والدین در قالب ساده‌ترین اشکال، از سن 2سالگی کودک به وی می‌آموزند تا بتوانند از این شمول ساده، یک اثرپذیری طولانی مدت به‌دست آورند حال اگر سرپرست خانواده‌ای نتواند در راه تحقق این مهم همت کافی به خرج دهد‌، اثرپذیری کودک از این اصول تربیتی از طرق دیگری نظیر گروه دوستان، عرف اجتماع‌، مدرسه و....تامین می‌شود.


طبق تحقیقات به عمل آمده توسط کارشناسان، معلوم شده که این امور به‌صورت اکتسابی در ذهن ناخودآگاه کودک ملکه می‌شود و تاثیرات ژنی و هورمونی یک رفتار (بد)را کمرنگ می‌سازد. متأسفانه باید اذعان کرد که بسیاری از والدین در راه پیاده‌کردن این اصول حیاتی اهمال می‌ورزند یا آن را کوچک و بی‌اهمیت می‌پندارند. مطمئناً با افزایش سن در کودک، دغدغه‌ای رشد می‌کند به نام «نبود اعتماد‌به‌نفس» و مشکل اساسی از همین جا شروع می‌شود.


نبود اعتماد‌به‌نفس در کودکان خیلی زود خود را نشان می‌دهد و شاید تا 10 سالگی متجلی شود.  والدین ریشه بسیاری از ناکارآمدی‌های فرزندشان را در عوامل محیطی یا شیطنت‌های خاص آن سنین می‌بینند و به همین دلیل است که اقدام به انجام اعمالی اینچنینی می‌کنند.


در پیش گرفتن چنین رویه‌ای از سوی والدین مصادف می‌شود با پشت‌سر گذاشتن دوران فوق‌العاده حساسی به نام «بلوغ». طبیعتاً در چنین فضایی، بلوغ خیلی زودتر از موسم طبیعی خود، جلوه می‌کند و بدین ترتیب بحران، سراپای وجود درونی و بیرونی فرزند را دربر‌می‌گیرد. مشخص‌ترین خصوصیتی که فرزند در مواجهه با چنین حالتی از خود بروز می‌دهد، «انجام امورات مختلف در خفا» و به دور از چشم والدین است. او که رفتار پدر و مادر خود را می‌شناسد، وارد مرحله آزمون و خطا می‌شود و تمامی کارهایش را با پیش‌فرض‌هایی که به محک عقل خود می‌سنجد به انجام می‌رساند.


ادامه مطلب...