سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روان شناسی و کودکان استثنایی

معیار اصلى در انتخاب همسر چیست؟

معیار اصلى در انتخاب همسر چیست؟

 ملاک ها و خصوصیات و صفاتى که در انتخاب همسر باید در نظر گرفته شود دو نوع هستند:
1_ آن هایى که رکن و اساس اند و براى زندگى سعادتمندانه حتماً لازمند.
2_ آن هایى که شرط کمال هستند و براى بهتر شدن زندگى لازم است.
معیارها:
1_ دین داری: متدین بودن یعنى پاى بندى کامل به اسلام و عمل کردن به آن. پیامبر (ص) فرمود: « علیک بذات الدّین؛[1] بر تو باد که همسر دین دار بگیری».
نیز فرمود: «کسى که با زنى به خاطر ثروتش ازدواج کند خداوند او را به حال خودش وا مى گذارد و کسى که به خاطر زیبایى با او ازدواج کند در او امور ناخوشایند خواهد دید و کسى که به خاطر دین و ایمانش با او ازدواج کند خداوند همة آن امتیازات را برایش فراهم خواهد کرد».[2]


2_ اخلاق نیک: پیامبر(ص) فرمود: «با کسى که اخلاق و دینش مورد پسند باشد ازدواج کنید و اگر چنین نکنید فتنه و فساد به وجود خواهد آمد».[3]
همسر بد اخلاق، زندگى را با تلخ کامى همراه مى سازد یا دچار طلاق و جدایى مى شود.
3_ شرافت خانوادگی: پیامبر(ص) فرمود: «تزوّجوا فى الحجر الصالح فإنّ العرق دسّاس؛ از دامن و خانوادة شایسته ازدواج کنید زیرا نطفه و روحیات در فرزندان تأثیر مى گذارد».
4_ سلامت روح و جسم: بدیهى است که انسان بیمار براى زندگى تلخ کامى به همراه دارد. البته بعضى از بیمارى هاى جسمى و روانى اهمیّت چندانى ندارند ولى خواه نا خواه در زندگى تأثیر دارد.
5_ همتایى و سنخیّت: حساس ترین موضوع در انتخاب همسر،‌ تناسب و سنخیت و همتایى زوجین است. زن و مرد هر چه با هم تناسب و هماهنگى بیشترى داشته باشند تنش ها و اختلافات کمتر خواهد بود
البته هماهنگی، تناسب صددرصد امکان ندارد زیرا هر انسانى داراى روح، اخلاق، تربیت خانوادگی، محیط و خانوادة مخصوص خود است و با دیگرى فرق دارد امّا باید کوشش شود فاصله کمتر باشد. همتایى دختر و پسر در دین داری، فرهنگ و فکر،‌ اخلاق،‌ تحصیلات علمی، سنّ و سال و وضعیت مالى نقش اساسى در زندگى بهتر دارد.
در انتخاب همسر دقت و تحقیق لازم است امّا وسواس و کنکاش بیش از اندازه مطلوب نیست.
--------------------------------------------------------------------------------
 [1] على اکبر مظاهری، جوانان و انتخاب همسر، ص 107، به نقل از وسائل، ج 14، ص 30.
[2] همان، ص 108، به نقل از همان، ص 31.
[3] همان، ص 112، به نقل از همان، ص 51.