سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روان شناسی و کودکان استثنایی

حدود رابطه دختر و پسر

حدود رابطه دختر و پسر
امروزه در بخش‌های مختلفی از زندگی و رفتارهای خانوادگی و اجتماعی خودمان میان سنت و مدرنیته درمی‌مانیم و به درستی نمی‌دانیم چه باید بکنیم....


 این شاید مشکل شایعی برای والدینی باشد که با فرزند نوجوان یا جوان‌شان گسست نسلی شدیدی را حس می‌کنند. حقیقت این است که ما ساز و کارهای مناسب فرهنگی، اجتماعی و آمادگی‌های لازم برای مقابله با این چالش را نداریم زیرا فاقد تفکر و آموزش‌های موثر در این عرصه هستیم.


 در این میان، سرگردانی پدران و مادران نیز در انتخاب شیوه مناسب تربیتی و پرورشی فرزندان امری طبیعی به نظر می‌رسد. طبیعی است که تاثیرپذیری منفی جامعه و خانواده‌ها از سایر فرهنگ‌ها و ارزش‌ها (مثلا فرهنگ غرب)، گرفتاری‌ها و مشکلات خاص خود را به همراه دارد که مهم‌ترین آنها تضاد با فرهنگ دینی و ملی در بسیاری از موارد است.


 نکته دیگر، این است که معتقدیم آموزه‌ها و تربیت دینی، خشک و تر ندارد و ما نباید افراط و تفریط‌های خود را در زندگی و در ارتباط با نوجوان و جوان‌مان به حساب دین و مذهب بگذاریم. در اینجا قصد داریم با رویکردی روان‌شناختی به چگونگی ارتباط میان دختران و پسران بپردازیم که متناسب با نیازهای طبیعی و واقعی آنان باشد و به سلامت جسم و روان‌شان آسیبی نرساند.


 ادامه مطلب...


انحطاط به شکل کاملا جدی

انحطاط به شکل کاملا جدی
اصول تربیتی به مجموعه هنجارها و عملکردهایی گفته می‌شود که والدین در قالب ساده‌ترین اشکال، از سن 2سالگی کودک به وی می‌آموزند تا بتوانند از این شمول ساده، یک اثرپذیری طولانی مدت به‌دست آورند حال اگر سرپرست خانواده‌ای نتواند در راه تحقق این مهم همت کافی به خرج دهد‌، اثرپذیری کودک از این اصول تربیتی از طرق دیگری نظیر گروه دوستان، عرف اجتماع‌، مدرسه و....تامین می‌شود.


طبق تحقیقات به عمل آمده توسط کارشناسان، معلوم شده که این امور به‌صورت اکتسابی در ذهن ناخودآگاه کودک ملکه می‌شود و تاثیرات ژنی و هورمونی یک رفتار (بد)را کمرنگ می‌سازد. متأسفانه باید اذعان کرد که بسیاری از والدین در راه پیاده‌کردن این اصول حیاتی اهمال می‌ورزند یا آن را کوچک و بی‌اهمیت می‌پندارند. مطمئناً با افزایش سن در کودک، دغدغه‌ای رشد می‌کند به نام «نبود اعتماد‌به‌نفس» و مشکل اساسی از همین جا شروع می‌شود.


نبود اعتماد‌به‌نفس در کودکان خیلی زود خود را نشان می‌دهد و شاید تا 10 سالگی متجلی شود.  والدین ریشه بسیاری از ناکارآمدی‌های فرزندشان را در عوامل محیطی یا شیطنت‌های خاص آن سنین می‌بینند و به همین دلیل است که اقدام به انجام اعمالی اینچنینی می‌کنند.


در پیش گرفتن چنین رویه‌ای از سوی والدین مصادف می‌شود با پشت‌سر گذاشتن دوران فوق‌العاده حساسی به نام «بلوغ». طبیعتاً در چنین فضایی، بلوغ خیلی زودتر از موسم طبیعی خود، جلوه می‌کند و بدین ترتیب بحران، سراپای وجود درونی و بیرونی فرزند را دربر‌می‌گیرد. مشخص‌ترین خصوصیتی که فرزند در مواجهه با چنین حالتی از خود بروز می‌دهد، «انجام امورات مختلف در خفا» و به دور از چشم والدین است. او که رفتار پدر و مادر خود را می‌شناسد، وارد مرحله آزمون و خطا می‌شود و تمامی کارهایش را با پیش‌فرض‌هایی که به محک عقل خود می‌سنجد به انجام می‌رساند.


ادامه مطلب...