سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روان شناسی و کودکان استثنایی

انحطاط به شکل کاملا جدی

انحطاط به شکل کاملا جدی
اصول تربیتی به مجموعه هنجارها و عملکردهایی گفته می‌شود که والدین در قالب ساده‌ترین اشکال، از سن 2سالگی کودک به وی می‌آموزند تا بتوانند از این شمول ساده، یک اثرپذیری طولانی مدت به‌دست آورند حال اگر سرپرست خانواده‌ای نتواند در راه تحقق این مهم همت کافی به خرج دهد‌، اثرپذیری کودک از این اصول تربیتی از طرق دیگری نظیر گروه دوستان، عرف اجتماع‌، مدرسه و....تامین می‌شود.


طبق تحقیقات به عمل آمده توسط کارشناسان، معلوم شده که این امور به‌صورت اکتسابی در ذهن ناخودآگاه کودک ملکه می‌شود و تاثیرات ژنی و هورمونی یک رفتار (بد)را کمرنگ می‌سازد. متأسفانه باید اذعان کرد که بسیاری از والدین در راه پیاده‌کردن این اصول حیاتی اهمال می‌ورزند یا آن را کوچک و بی‌اهمیت می‌پندارند. مطمئناً با افزایش سن در کودک، دغدغه‌ای رشد می‌کند به نام «نبود اعتماد‌به‌نفس» و مشکل اساسی از همین جا شروع می‌شود.


نبود اعتماد‌به‌نفس در کودکان خیلی زود خود را نشان می‌دهد و شاید تا 10 سالگی متجلی شود.  والدین ریشه بسیاری از ناکارآمدی‌های فرزندشان را در عوامل محیطی یا شیطنت‌های خاص آن سنین می‌بینند و به همین دلیل است که اقدام به انجام اعمالی اینچنینی می‌کنند.


در پیش گرفتن چنین رویه‌ای از سوی والدین مصادف می‌شود با پشت‌سر گذاشتن دوران فوق‌العاده حساسی به نام «بلوغ». طبیعتاً در چنین فضایی، بلوغ خیلی زودتر از موسم طبیعی خود، جلوه می‌کند و بدین ترتیب بحران، سراپای وجود درونی و بیرونی فرزند را دربر‌می‌گیرد. مشخص‌ترین خصوصیتی که فرزند در مواجهه با چنین حالتی از خود بروز می‌دهد، «انجام امورات مختلف در خفا» و به دور از چشم والدین است. او که رفتار پدر و مادر خود را می‌شناسد، وارد مرحله آزمون و خطا می‌شود و تمامی کارهایش را با پیش‌فرض‌هایی که به محک عقل خود می‌سنجد به انجام می‌رساند.


ادامه مطلب...


عاشق پیشگی های نوجوانی

عاشق پیشگی های نوجوانی
چگونه با عشقهای غیر منطقی دوران نوجوانی مقابله کنیم؟


عشق لذتی مثبت است که موضوع آن زیبایی است، همچنین احساسی عمیق، علاقه‌ای لطیف و یا جاذبه‌ای شدید است که محدودیتی در موجودات و مفاهیم ندارد و می‌تواند در حوزه‌هایی غیر قابل تصور ظهور کند.در بعضی از مواقع، عشق بیش از حد به چیزی می‌تواند شکلی تند و غیر عادی به خود بگیرد که گاه زیان آور و خطرناک است و گاه احساس شادی و خوشبختی می‌باشد. اما در کل عشق باور و احساسی عمیق و لطیف است که با حس صلح‌دوستی و انسانیت در تطابق است. اما در این یادداشت ما قصد داریم در مورد احساسات عاشقانه که برای اولین بار در دوران نوجوانی متولد می شود، صحبت کنیم.



منشا عشق چیست؟
نیاز به تعلق داشتن از جمله نیازهایی است که به طور ناگهانی در دوران بلوغ ایجاد نمی شود. افراد مدتها قبل از نوجوانی دوستانی یافته اند و در تمام عمر برای پیدا کردن دوستان جدید، روشهای مشابهی را به کار می گیرند. نوجوانی دوران تغییرات زیاد جسمانی، شناختی و روانی و اجتماعی است و این مسایل می توانند درک نوجوانان از خودشان  و دوستانشان را مغشوش کنند. در این دوره از یک سو نیاز به تعلق داشتن او را به سمت دوستی و گرایش به برقراری ارتباط، و از دگر سو تغییرات بیولوژیکی و جنسی او را به سمت جنس مخالف سوق می دهد و این گونه است که گرایش به جنس مخالف در نوجوانی و یا همان عشق های نوجوانی متولد می شود.


البته نوجوانان در اوایل این دوران، احتمالا تمایلی به جنس مخالف نخواهند داشت. عموما در این دوره آنها به خودشان علاقمندند و ایجاد ارتباط نزدیک با شخص از جنس مخالف، هنوز، هدف بزرگی برای  آنها نیست.


 در اواخر نوجوانی، ممکن است نوجوانان به سمت افرادی از جنس مخالف متمایل شوند که صد البته این چنین علاقمندی هایی در حقیقت دل بستن خیالی به فردی است که می تواند تا حدی نگرانی ها و آشفتگی های نوجوان را آرامش بخشد. علاقمندی به هنر پیشه های تلویزیونی و سینما، علاقمندی به ورزشکاران، به معلمان و در مواردی افرادی از فامیل و آشنایان و همسایگان از جمله علاقمندی های موجود در بین نوجوانان است.


با وجود این، طی این دوره، الگوهای ارتباط با جنس مخالف ممکن است بسیار متفاوت و متضاد باشد؛ برخی از نوجوانها تمایل چندانی به جنس مخالف پیدا نمی کنند(شاید به این علت که به امور دیگری مانند ورزش، نمایش، درس و ... سرگرم هستند). اما در طرف دیگر این طیف نوجوانانی هستند که نسبت به جنس مخالف کشش بسیاری دارند و به این ترتیب است که برای این دسته از نوجوانان عشقهای آتشین ایجاد می گردد. به طور کلی اکثر افرادی که عشق را تجربه کرده اند،اولین بار در نوجوانی با این مساله مواجه شده اند.


هر چند که عاشق شدن( در نوجوانی) یک تجربه هیجان آور است اما مسلما رخدادی پر مشکل است. تعدادی از مشکلات که نوجوانان با آن مواجه می شوند دارای تبعات خاص خود است که این تبعات نشات گرفته از شرایطی است که نوجوانان در آن قرار دارند.


در این دوره از یک سو نیاز به تعلق داشتن او را به سمت دوستی و گرایش به برقراری ارتباط، و از دگر سو تغییرات بیولوژیکی و جنسی او را به سمت جنس مخالف سوق می دهد
برای مثال:
- نوجوانی دورانی سخت و پراسترس است. نوجوانی دورانی است که حد فاصل دوران کودکی و بزرگسالی قرار دارد و تغییرات بیولوژیکی، شناختی، اجتماعی و .. که در این دوران رخ می دهد، کششی نسبت به جنس مخالف درآنها ایجاد می کند و بنابراین، این گرایش تا حدی طبیعی به نظر می رسد. اما متاسفانه بیشتر نوجوانان در این مرحله هنوز به رسش کافی نرسیده اند تا بتواند یک ارتباط منطقی و عاقلانه برقرار کنند. عشق، نوجوانان را با مسایلی مواجه می کند که واقعا آمادگی آن را ندارند. برای مثال علاقه شدید یک نوجوان به فردی خاص، در حالی که وی شرایط لازم برای ازدواج را(نه از لحاظ شناختی، اقتصادی و ...) ندارد نتیجه ای جز ناکامی و سرخوردگی نخواهد داشت.


- از دگر سو نوجوانی دورانی حساس برای ادامه تحصیل و پیریزی و برنامه ریزی برای آینده است. اگر یک نوجوان در این دوران به مساله ادامه تحصیل، یادگیری حرفه ای برای آینده و ... توجه لازم را مبذول ندارد، مسلما در آینده نه چندان دور یعنی در دوران جوانی با مشکلات متعددی مواجه می شود، حال آنکه دلبستگی های عاطفی و احساسات عاشقانه گاهی اوقات آن چنان نوجوان را شیفته و واله می گرداند که نتیجه آن از دست دادن تمرکز، حواس پرتی و به تبع ان افت تحصیلی خواهد بود.  گاهی اوقات شیفتگی در نوجوانی به مرحله ای می رسد که وی روابط خود با همسالان را کم و یا قطع کرده و به این ترتیب مبدل به یک موجود گوشه گیر می گردد.


اگر شما جز آن دسته از نوجوانانی باشید که دلبسته یکی از اطرافیان، همکلاسان و .. خود شده باشید احتمالا نسبت به گذشته، خودتان را یک فرد متفاوت می یابید یعنی طوری فکر می کنید که در گذشته این گونه نبوده اید، برنامه های زندگی تان عوض شده، دایما با خیالات فرد مورد نظر زندگی می کنید، تمرکزتان را از دست داده اید و آن طور که باید بر روی مسئولیتها و وظایف خود تمرکز ندارید و ...


نوجوانی دورانی حساس برای ادامه تحصیل و پیریزی و برنامه ریزی برای آینده استهمه اینها تجربیاتی است که نوجوانانی با چالشهای عاطفی با آن مواجه می شوند. هر چند که قرار گرفتن در عشقهای نوجوانی تا حدی اجتناب ناپذیر است اما به نظر می رسد که می تواند به نوعی آنها را پشت سر گذاشت و با آنها کنار آمد البته تصور نکنید که قصد داریم این احساس را انکار کره و یا رد کنیم بلکه می خواهیم شما را تشویق کنیم که:


 اولا دیدگاهی منطقی و درست نسبت به عشق پیدا کنید


ثانیا معنای عشق واقعی را دریابید


عشق پاک و خالصانه بین دو انسان بالغ قابل احترام و حتی وسیله ای برای تکامل معنوی و رسیدن به خداست اما توجه داشته باشید که عشق را می تواند به سه شکل دسته بندی نمود :


عشقی که در محبت و صمیمیت خلاصه می شود


عشقی که علاوه بر صمیمیت توام با غریزه جنسی و شهوت نیز می باشد


و در نهایت عشقی که علاوه بر صمیمیت و شهوت نوعی تعهد و احساس وظیفه و مسئولیت در روابط عاشقانه نیز به چشم می خورد


آنچه که مسلم است دسته سوم علاقه و عشقی است که دارای ارزش و اهمیت بوده و می تواند پایدار بماند.


شرایط برخورد با مسئله
اگر این علاقه با آگاهی و شناخت و متناسب بودن سایر شرایط و شناخت کافی و اطمینان صورت گرفته نیاز به برخورد ندارد اما در صورتی که این رابطه بر اساس یک اتفاق و تنها تحت تاثیر کششهای جنس مخالف ایجاد شده است که  نتیجه آن قابل پیش بینی است و باید روشی برای ترک آن تدارک دیده شود. باید توجه داشت که این علاقه می تواند پیش درآمدی برای روابط نادرست و غیر منطقی بین طرفین گردد که نتیجه آن در بهترین حالت ایجاد یک رابطه صمیمانه به مدت طولانی است که بعد از گذشت زمان، طرفین این ماجرا به این نتیجه می رسند که مناسب هم نیستند و لذا از یکدیگر دلسرد می شوند. خاطرات خوش گذشته، از یک سو احساسات را بر آن می دارد که از یکدیگر دست بر ندارند و به رابطه مخفیانه خود ادامه دهند و از دگر سو منطق و عقل به آنها حکم می کند که مناسب هم نیستند و انتخاب آنها تنها از روی احساسات بوده است و باید این ارتباط منقطع گردد و در اینجاست که مشکلات شدت می یابد و فراموش کردن این مساله تبدیل به یک بحران در زندگی نوجوان می گردد. لذا قبل از شروع به کار باید موضوعات انگیزه ترک مسئله ، اعتماد به نفس و اراده کافی  برای مقابله با مشکل حل و فصل و تقویت گردد.


ابتدا
 صادقانه این مسایل را مورد توجه قرار دهید:


آیا این علاقه نتیجه یک اتفاق و تصادف ساده است که اگر این اتفاق در موقعیت زمانی و مکانی دیگری اتفاق می افتاد الآن عاشق کس دیگری بودم؟


آیا این علاقه برگرفته از شناخت این فرد بوده و یا نتیجه احساسی است که ناگهان به غلیان در آمده است؟


آیا تناسبی میان من و طرف مقابل وجود دارد یا اینکه تصور می کنید که عشق کور است و تفاوتها را نمی بیند؟


و سوالاتی مشابه....


سپس در مرحله بعد
پاسخ های خود به سوالات فوق را با یک مشاور یا فرد آگاه در جریان گذاشته و سعی کنید بطور منطقی و دلایل موجه به پاسخ های مثبت برسید. اگر پاسخ هایتان بعد از راهنمایی و مشاوره هنوز منفی میباشد به نتیجه ای نخواهید رسید و اگر پاسخ هایتان تا آخر کار با دلیل و منطق مثبت باقی بماند مطمئن باشید در ترک عشق ناخواسته توفیق خواهید یافت.


و اما ادامه ماجرا...
هرگاه به این نتیجه رسیدید که باید بر این احساس غلبه یافته و کنترل بیشتری بر آن بیابید، وقت آن رسیده که:


- سعی کنید سرگرمی جدیدی برای پر کردن جای خالی طرف در فکر وذهن خود تدارک ببینید.


- تا جایی که امکان دارد با این فرد روبه رو نشوید و ملاقات نداشته باشید. اگر همکلاسی هستید واحدهای درسی تان را متفاوت بردارید، اگر هم محلی هستید مسیر عبور و مرور خود را تغییر دهید و اگر فامیل هستید روابط خود را فعلا به حداقل برسانید...


- مراقب باشید که خلا وجود این فرد باعث نشود که جانشینی برای او پیدا کنید.


-  زود دلسرد و مایوس نشوید با داشتن صبر و تحمل و تداوم برنامه به نتیجه مطلوب خواهید رسید و بتدریج در سایر زمینه های زندگی رشد قابل ملاحظه ای خواهید داشت.


7.این کار با توجه به شدت علاقه در عرض سه هفته تا سه ماه نتیجه خواهد داد به شرط اینکه تداوم برنامه حفظ و پایداری لازم به همراه داشته باشد.


آموزش جنسی، چگونه؟

آموزش جنسی، چگونه؟
غریزه جنسی از غرایز اصلی انسان و از مهم ترین جنبه های شخصیت است که بر دیگر جنبه های شاکله وجودی و خصوصیات شخصیتی انسان تاثیر می گذارد.  ارضا تنظیم و تعدیل غریزه جنسی ضروری است و غفلت از این جنبه فرایند تربیت را ناکارا و ابتر می سازد.  تربیت جنسی جنبه ای غیر قابل انکار در تربیت بر می شمارد و ارائه آموزش ها و اطلاعات ضروری در رابطه با مسائل جنسی در ذیل پیشنهادات واقع گرایانه و نیز بهره جویی از توصیه های دینی در ایجاد تعدیل این غریزه ضرورتی غیر قابل انکار است. عنایت ویژه به تربیت جنسی در عصر حاضر ضرورت مضاعف بوده و فوریت پیدا می کند زیرا که گسترش شبکه های اطلاع رسانی و وسایل ارتباطی را تهدیدی است که به تشدید و تحریک شهوت منجر می گردد.    


دکتر بهشتی در بخش معنا و مفهوم تربیت جنسی بیان می نماید نباید تربیت جنسی را تنها به انتقال اطلاعات، آموزش مسائل جنسی، ایجاد زمینه رشد غریزه جنسی یا آشنایی با روش های ارتباط جنسی و بیان عوامل ضعف های جنسی منحصر نمود. او در ادامه با اتکا به نظریات اساتید رشته علوم تربیتی و علمای دین از قبیل مرحوم کاشانی تر بیت جنسی را از نظر ایشان این گونه تعریف می نماید که تربیت جنسی تنها در ارائه اطلاعات و آموزش های جنسی و یا پرورش و تحریک مضاعف این غریزه محدود نمی شود بلکه مقصود از این تربیت ایجاد موقعیت هایی است که متربی را با ارضاء مشروع غریزه و رفتار معتدل و هماهنگ با قاموس خلقت آشنا سازد و بهداشت روانی و جسمانی وی را امنیت بخشد. او را از انحراف و خطا در مسایل جنسی مصون دارد و در عین کام یابی دنیوی، عافیت و عاقبت به خیری متربی را دنبال نماید.


 


بهشتی در این بخش به نقل قولی تامل برانگیز از مرحوم کاشانی می پردازد که عبارت است از: «شهوت و تمایل جنسی برای ایفای لذت جنسی و بقای نسل در انسان به ودیعت نهاده شده اما بدون تردید این تمایل نیرومند و سرکش نیاز به هدایت و تعدیل دارد و در صورتی که مهار نگردد و به افراط کشیده شود یا مغفول ماند و به تفریط گراید و به اعتدال نباشد قطعا دین و دنیای انسان را تباه می سازد.» 


تمایل سرکش جنسی نیاز به هدایت و تعدیل دارد و در صورتی که مهار نگردد و به افراط کشیده شود یا مغفول ماند و به تفریط گراید و به اعتدال نباشد قطعا دین و دنیای انسان را تباه می سازد.
 پیامدهای خطرناک افراط و تفریط در ارضاء این غریزه


نکته قابل تامل در نظرات مرحوم کاشانی نوع نگاه ایشان به شهوت و تمایلات جنسی است. ایشان در عین تاکید بر تعدیل ارضاء غریزه و توصیه به تنظیم روابط، کارکرد شهوت را برای دو منظور ایفای لذت و بقای نسل مد نظر می گیرد. که این خود نشان گر تجویز نگاه لذت جویانه ایشان (درجایگاه یک فقیه) به روابط زن و مرد است منوط به این که در حیطه ضوابط و شرایط شرع ایجاد گردد. و این دیدگاه بیان گر این است که خلاف تصور مردم از فقه کام جویی در روابط مشروع زن مرد نه تنها حرمت ندارد که از جایگاه بی بدیل و منحصر به فردی نیز برخوردار است.


بهشتی در بخش تفاوت تربیت جنسی و اخلاق جنسی این گونه نظر می دهد که اگر چه این دو مقوله هر دو به مسایل جنسی می پردازند اما اخلاق جنسی به صدور حکم در رابطه با ارزش رفتارها، صفات و خصلت های جنسی می پردازد از این رو تنها مواردی را به بحث می گذارد که قابلیت نگرش ارزشی یا غیر ارزشی داشته باشند و در مقابل تربیت جنسی در رابطه با کلیه رفتارها صفات و خصلت های مرتبط با این غریزه بحث می کند و  ما را با روش های اجرایی و کاربردی کنترل، اعتدال و ارضاء مشروع غریزه جنسی آشنا می سازد.


 اصل ایجاد اعتدال در ارضای غریزه بر پرهیز از افراط تاکید می کند . کاشانی می گوید تفریط در این مقوله نیز خروج از اعتدال و عدل و انحراف از تقید به سیره نبوی است و علاوه بر این آنان که از رابطه زناشویی گریز دارند در برقراری ارتباط اجتماعی ناتوانند و تهذیب باطن نیز بدون ازدواج ابتر می ماند. (نقل به مضمون)  


بهشتی روابط مشروع زن و مرد (رابطه زناشویی) را کانون مهر توصیف می نماید و متذکر می شود که اگر زن و مرد عشق و عاطفه خود را برای کانون خانواده ذخیره و مصرف نمایند به مرتبه ای از آسایش و آرامش نایل می گردند .


آموزش مسایل جنسی


در آموزش های جنسی باید اصل ابتلا رعایت گردد به این معنا که تنها به آموزش مسایلی باید پرداخته شود که فرد مبتلای به آن مسایل است و مسایل مربوط به هر مرحله ای همگام با رشد فرد و ورود به آن مرحله بیان می شود


.«تربیت جنسی به ما شیوه انتخاب همسر، همسرداری و چگونه زندگی کردن در خانه و خانواده را می آموزد.»  پاره ای از ضرورت های آموزش های جنسی مرحوم کاشانی


 تاکید بر پوشش بدن به ویژه پوشش اندام های جنسی


 دریافت اجازه برای ورود به حریم خصوصی دیگران


 تفکیک محیط خواب کودکان از یک دیگر: بهشتی تاکید می کند یکی از روش های پیش گیری از انحرافات جنسی کنترل روابط و ارتباطات است که از جمله این کنترل ها تفکیک محیط خواب کودکان به ویژه کودکان غیرهم جنس از 6 سالگی است. 


 تاکید بر پرورش روحیه عفت و رعایت اصل عفاف


این مولفه در نگاه بهشتی از چنان تاکید و حساسیتی برخوردار است که وی با تکیه بر تعالیم دینی بیان می کند به دختران سوره مبارکه نور را بیاموزید و از آموزش سوره مبارکه یوسف خودداری نمایید. «پیام سوره نور حیا و عفاف است و به این جهت فرمان رسیده که این سوره را به دختران بیاموزید تا بنیان های عفاف و حیا در آنان مستحکم گردد. اما در سوره یوسف سخن از عشق زن به مرد رفتهاست.


 ارائه اطلاعات ضروری در رابطه با بلوغ و آشنایی نوجوان با تکالیف شرعی اعم از فردی و اجتماعی


 رعایت حریم خصوصی و داشتن روابط رضایت بخش زناشویی


او پرده دری در رابطه با مسایل و روابط جنسی را موجب ناهنجاری های روانی و پیامدهای منفی می داند و تاکید می کند که والدین نباید گمان برند که کودک از درک این مسایل عاجز است یا عنایتی به این جنبه ها نمی کند. اگر در مکانی کودکی حضور دارد نباید مردی با همسر خود رابطه برقرار کند زیرا نهایتِ این عمل بی عفتی و زناکاری است. (به نقل از کاشانی ) 


 «هر چند نظر غالب فقیهان استحباب ازدواج است اما با توجه به آیات و روایات فراوان در این زمینه و نیز با توجه به لسان آن ها و نحوه برخورد ائمه با این مساله احتمال وجوب آن بعید نیست.» (به نقل ازکاشانی ) ارضاء و تامین غریزه جنسی تا بدان میزان اهمیت دارد که اگر پیوند زناشویی انجام گرفت اما پس از آن زن یا شوهر با عیوب و نواقصی برخورد کردند که ناتوانی جنسی را به دنبال داشت بی تردید این عیوب موجب فسخ عقد نکاح است.»


بهشتی رابطه زناشویی موقت را نیز از دیگر روش های مشروع معرفی می کند 


کاشانی در بخش دیگری از نظرات خود بحث تعدد زوجات را مطمح نظر قرار می دهد و بیان می دارد تعدد زوجات با قیود و حدود ویژه و در شرایط و موقعیت های خاصی پذیرفته شده است که ایشان از جمله این شرایط را پرداخت نفقه و اقامه عدالت و ایفای عادلانه حقوق گوناگون همسر معرفی می کند.


روش های کنترل غریزه جنسی


در نظر کاشانی عفت توان باطنی و درونی است که از طغیان شهوت جلوگیری می کند. اصل این توان در زن و مرد نهاده شده اما باید با ممارست پرورش یابد و پرورش این جنبه میسر نمی شود مگر با تکیه بر کنترل مصرف غذاهای شهوت زا، کاهش کمیت غذا و پرهیز از روابط و فضاهای برانگیزاننده شهوت از قبیل خلوت با نامحرم و نگاه حرام.


چگونه باید انگیزش دینی را تقویت نمود :دو روش برای تحقق این شرایط وجود دارد که عبارتند از: معرفت و بصیرت و دیگری تهذیب نفس و مقاومت در پیشگاه گناه.


 سخنان دکتر بهشتی "استاد دانشگاه" در مقاله تربیت جنسی ار منظر فیض کاشانی