روان شناسی و کودکان استثنایی

دوران سرکشی

دوران سرکشی
مقدمه ای بررفتار شناسی نوجوانان(2)


درمقاله ی پیش خواندیم که:نوجوانی روزهای تغییر است.نوجوان دیگر کودک دیروز نیست . می خواهد مستقل باشد ، نافرمانی اش بیشتر شده ، خیال پردازی می کند ودر جستجوی هویت است.


تفاوت تحمل کردن با پذیرفتن
پدری از وضع ظاهر پسر نوجوانش انتقاد می‌کند، مادری می‌گوید: «دخترم به اندازه یک ملکه، لباس دارد و بسیار هم زیبا هستند، اما وقتی که آنها را می‌پوشد، تحمل دیدنش را ندارم.» سرکشی نوجوانان انواع و اقسامی دارد. مثلاً وقتی که دختر نوجوانی، به جای پوشیدن یک روپوش مناسب، هوس پوشیدن شلوار وصله‌دار به سرش می‌زند یا وقتی که پسر نوجوانمان به جای پوشیدن کفش راحت، دلش صندل می‌خواهد؛ این به جز سرکشی چه می‌تواند باشد؟


هر پدر و مادر خردمندی باید بداند که جنگ و جدل با نوجوان، مانند دست و پا زدن در دریای خروشان و طوفانی است. شناگر ماهر در برخورد با امواج متلاطم دریا، به جای تقلای بی‌حاصل، با حفظ آرامش، خود را روی امواج شناور می‌کند و آنقدر پایداری می‌کند، تا به نقطه‌ امنی برسد و به همین شکل، والدین هم باید در زندگی، در کمین جای پای محکم باشند.


چرا عیب‌جویی
بسیاری از پدران و مادران برای سرپوش گذاشتن بر عیوب خویش، به اصطلاح دست پیش می‌گیرند و برای آنکه جای حرفی نماند، از کامل بودن و بی‌عیب و نقص بودن خود دم می‌زنند و به‌طور دائم به مورد و بی‌مورد از رفتار نوجوانشان انتقاد می‌کنند و در مقام راهنمایی و نصیحت او حرف می‌زنند. این دسته از والدین، وظیفه خود می‌دانند که به صلاح فرزند، نقائص او را گوشزد کنند. متأسفانه این کار، هر چند صادقانه هم باشد، باز رابطه میان پدر و مادر و نوجوان را خراب می‌کند. کمتر کسی را پیدا می‌کنید که از ایراد و انتقاد، خوشش بیاید. برخورد نوجوان با حقیقت عریان عیوب شخصی‌اش، مهیب و ترساننده است. توجه بیش از حد، معادل زیر ذره‌بین گذاشتن اوست.


جدل بر سر عیب و ایراد و بر آن نامی گذاشتن بی‌فایده است. نوجوانی که اجباراً به قبول عیب و نقص خویش رضایت می‌‌دهد، علاقه‌‌ای به اصلاح خود پیدا نمی‌کند. وقتی عیب و نقص، ظاهر و مشخص است، وظیفه فوری ما این است که نوجوان را در برخورد با بحران موجود یاری دهیم. آنگاه در بلندمدت به اتکای تجربه و با اخلاق نیک، رفتارش را اصلاح کنیم و شخصیت تازه‌ای را در او به وجود آوریم.



هدف اصلی ما این است که او را در رسیدن به امکانات بالقوه انسانی‌اش کمک کنیم و برای رسیدن به این مقصود، برخورد متین و عاقلانه، بهتر از پرخاش و داد و فریاد، نتیجه می‌دهد.



استقلال بدهید
نوجوان وابستگی را دوست ندارد. پدر و مادرهایی که وابستگی فرزندان نوجوان خود را می‌خواهند، خواسته و ناخواسته، اسباب رنجش آنها را فراهم می‌کنند. نوجوان استقلال می‌خواهد. هر چه احساس خودکفائی او را بیشتر تقویت کنیم، از مخالفت او با خود می‌کاهیم. پدر و مادر با تدبیر، هر روز که می‌گذرد بیشتر به فرزند نوجوانشان استقلال می‌دهند. با دلسوزی و صمیمیت به تماشای بزرگ شدن فرزند خود می‌نشینند و از دخالت بیش از حد در کارهای او خودداری می‌کنند. پدر و مادر عاقل کسی است که با محبت و احترام به فرزند خود، امکان انتخاب و اعمال سلیقه می‌‌دهد. به زبانی صحبت می‌کند که استقلال فرزندش را تقویت کند: «انتخاب به عهده توست»، «خودت در باره‌اش تصمیم ‌بگیر»، «هر کدام را که تو انتخاب کنی، من قبول دارم».


کلمه «بله»ی پدر و مادر برای کودک راضی کننده است. اما نوجوان می‌خواهد، در شئونات زندگی و در آنچه بر زندگی‌اش اثر می‌گذارد، حرفی برای گفتن داشته باشد.


ادامه مطلب...