دین گریزی چرا ؟ دین گرایی چگونه ؟(2)
دین گریزی چرا ؟ دین گرایی چگونه ؟(2)
برای مطالعه قسمت قبل اینجا کلیک کنید.
نه در این دوره از زمان ، بلکه در تمام اعصار، پدیده ی "گسست نسلی " وجود داشته است . کمتر پدرومادری با نوجوان خود رابطه ی نزدیکی داشته و دارد . اغلب والدین نوع لباس پوشیدن و آرایش موی جوان خود را نمی پسندند و آن را نشانه ی بی قیدی و جاهلی می دانند . برای همین است که روز به روز بیشتر از هم فاصله می گیرند و رابطه شان کمرنگ تر می شود .
بهتر است بدانیم که ظاهر سطحی جوان ، پایه ی اعتقادی او را مشخص نمی کند .
امام علی (علیه السلام ) می فرمایند :
" «جهل شباب معذور و علمه مقهور» جهل و نادانی او معذور است، یعنی عذر او را باید قبول کنیم و انتظار بالائی از او نداشته باشیم. علم او هم علم بالایی نیست بلکه علمی کوتاه است. " (1)
والدین باید بدانند که دینداری و اعتقاد به مذهب ، رابطه ای با این مسائل زودگذر ندارد ، البته اگر درست و حساب شده با او رفتار کرد .
اگر احکام شرعی و مسائل اعتقادی با زبانی نرم و جوان پسند به او گفته شود ، به مرور زمان ، از توجه صرف او به مسائل مادی کم می شود ولی اگر با زبانی تند و تحکم آمیز ، یا با سرزنش و همراه با نصیحت گفته شود ، ممکن است جوان وارد "جنگ قدرت" با والدین شود و گاها ناخواسته ، تا پایان عمر در دوران پرشور و شر جوانی درجا بزند .
اگر دستورات دینی با زبانی تند و تحکم آمیز ، یا با سرزنش و همراه با نصیحت به نوجوان گفته شود ، ممکن است جوان وارد "جنگ قدرت" با والدین شود و گاها ناخواسته ، تا پایان عمر در دوران پرشور و شر جوانی درجا بزند .
ارتباط ، چهار جزء دارد : پیام ، پیام رسان ، پیام گیر ، واکنش .
مشکل ما ، نه پیام است که معتقدیم بهترین و کاملترین دین را داریم ، نه پیام گیر که با منطقی ترین جوانان سروکار داریم . مشکل کار، نقص در مخاطب شناسی است . ما جوان و احوالاتش را نمی شناسیم . از او دوریم . دورتر از آنکه به تصورمان بیاید .
یاد حدیثی از پیامبر اکرم (ص) افتادم که می فرمایند :
قصم ظهری رجلان: عالم متهتک و جاهل متنسک
دو دسته از آدمها کمر مرا شکستند : عالم بی عمل و جاهل متعصب (2)
عالمی که مردم او را الگو ی خود می دانند و او به دانسته هایش عمل نمی کند ، دیگران را از اصل دین ، گریزان می کند . و دیگر فرد بدون علمی که می خواهد -به خیال خودش- به اسلام خدمت کند ، ولی بیشتر ضرر می رساند تا فایده . مثل مردمی که به قصد تقرب به خدا ، با امام حسین (علیه السلام) در کربلا جنگیدند.
استادی می گفت : " اگر این عالمان بی عمل و عاملان بی علم ، در طول تاریخ برای اسلام دلسوزی نمی کردند و کاری به دین و دیندار کردن مردم نداشتند ، تا به حال اسلام دنیا را تسخیر کرده بود . "(3)